فريد معصومي در پي عزيمت خود به جبهه جنگ، شيميايي شده و به اسارت دشمن در مي آيد. پروانه همسر فريد بدنبال سالها انتظار و بي خبري از وضعيت فريد و به گمان شهادت او تصميم به ازدواج مي گيرد. فريد پس از آزادي به سراغ پروانه رفته و پروانه با ديدن فريد دچار سكته قلبي مي شود. فريد نيز در پي شنيدن خبر بيماري پروانه و همچنين برخورد با اشكان (نامزد پروانه) دچار سكته مغزي شده و...
تارا به اصرار همسر رزمنده اش فرهاد، به مناسبت انتشار اولین کتابش «تب توت فرنگی» از همه کسانی که نامشان در این کتاب برگرفته از خاطرات واقعی تارا آمده، دعوت میکند تا با هم جشن بگیرند. همان شب در جریان جشن، پس از ورود ناشناسی به خانه آنها صدای شلیک میآید، فرهاد کشته و تارا نیز به شدت زخمی میشود....
قرار است رئیس جمهور از شهری کوچک (جاروف) که مشخص نیست در کجای ایران قرار دارد، بازدید کند. به این علت اکثر مردم شهر شروع به نوشتن نامه برای رئیس جمهور میکنند و مشکلات خود را در نامه توضیح میدهند. داستان از جایی شروع میشود که هیئت دولت و مقامات پس از بازدید از شهر میروند و یک محموله نامه پس از رفتن رئیس جمهور و همراهانش به فرمانداری میرسد و چون قرار است رئیس جمهور در همان روز از طریق فرودگاه به تهران بازگردد نامهها باید هر چه سریعتر به دست رئیس جمهور برسد..